בلـ ــم آغــ×ـوش پر آرامشـے را مے פֿـواهـב کــﮧ زیر بـــ ـاراטּ گرمم کنـב

בلـــ ــم میפֿـواهـב کسے باشـב خــ
ـوب باشـב

مهربــ ــاטּ باشـב

بـــــ ـــس باشـב

همــﮧے ایـטּ بودטּ ـهایش فقط براے مـטּ باشـב

فقط براے مـטּ باشـב. .


تــنــمـ بـــﮧ لــرزه مـ ـے اُفـ ـتـَב

هـَر بــآر كــﮧ مـ ـے گـ ـפּيـے بــرפּ

بــرפּ بـــﮧ زنـــבگــےـتــ بــرسـ ...

مـگـــر نـ ـمــے בآنـ ـے تــمــآمــ ِ زنـــבگــےـمــטּ تـ ـפּيـ ـے !!!

نمی دانـــ ـم چرا امشب واژه هایم خیـ×ـس شده اند!


مثل آسمانی که امشب می بـ ـارد....


و اینک بـ ـاران


بر لبـ ـه ی پنجره ی احساسم می نشیند


و چشمانم را نوازش می دهد


تا شاید از لحظه های دلتـ×ـنگی گذر کنم...


کاش میشد هیچکس تنها نبود

کاش میشد دیدنت رویا نبود

گفته بودی باتو میمانم ولی

رفتی و گفتی که اینجا جا نبود

سالیان سال تنها مانده ام

شاید این رفتن سزای من نبود

من دعا کردم برای بازگشت

دستهای تو ولی بالا نبود

باز هم گفتی که فردا میرسی

کاش روز دیدنت فردا نبود

از دل کوچه

از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس

این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست

میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم

حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم

دنیا اینجوریه


دنیا این جوریه دیگه اگه گریه کنی میگن کم آوردی ، اگه بخندی میگن دیوونست ، اگه

دل ببندی تنهات میزارن ، اگه عاشق بشی دلتو میشکنن ، با این حال باید لحظه ای را

گریست ، دمی را خندید ، ساعتی را دل بست و عمری عاشقانه زیست

عشق

عشق

                                                 عشق



برایم از خوبی حرف بزن . از چشمه ها و آبشاران . برایم از لحظه های آفتابی و دریایی آبی و

 

آسمان پر از ستاره و روشنی و پاکی و سبزی حرف بزن . برایم از لحظه های با هم بودن بگو

 

وترانه بخوان . برایم از عشق بنویس ، برای من که تو را دوست دارم

ارزش

ارزش!
   

 

ارزش يک خواهر را،

از کسي بپرس که آن را ندارد.
   


ارزش ده سال را،
از زوج هائي بپرس که تازه از هم جدا شده اند.
   

 

ارزش چهار سال را،
از يک فارغ التحصيل دانشگاه بپرس.
   

 

ارزش يک سال را،
از دانش آموزي بپرس که در امتحان نهائي مردود شده است.
   


 

ارزش يک ماه را،
از مادري بپرس که کودک نارس به دنيا آورده است.
   


 

ارزش يک هفته را،
از ويراستار يک مجله هفتگي بپرس.
   


 

ارزش يک ساعت را،
عاشقاني بپرس که در انتظار زمان قرار ملاقات هستند.
   



 

ارزش يک دقيقه را،
از کسي بپرس که به قطار، اتوبوس يا هواپيما نرسيده است.
   


 

ارزش يک ثانيه را،
از کسي بپرس که از حادثه اي جان سالم به در برده است.
   


 

ارزش يک ميلي ثانيه را،
از کسي بپرس که در مسابقات المپيک، مدال نقره برده است.
   


 

زمان براي هيچکس صبر نمي کند.
قدر هر لحظه خود را بدانيد.
قدر آن را بيشتر خواهيد دانست، اگر بتوانيد آن را با ديگران نيز تقسيم کنيد.
   


 

براي پي بردن به ارزش يک دوست،
آن را از دست بده.!!!!!!!

دلتنگی


تا حالا دل تنگ کسي شدي؟

اصلا ميدوني دلتنگي چيه؟

اونم از بدترين نوعش؟

بزرگترين دلتنگي اينه که بدوني اوني که دوسش داري نميتونه پيشت بمونه.......

اينه که بدوني يه روزي از کسي که دوسش داري بايد جدا بشي چه بخواي چه نخواي....


دیریست دلم گرفته باران

اشکم که ز غم سرشته باران
 
چندیست "اسیر دست اویم"

بر لوح دلم نوشته باران!

باران! دل من چو راز دارد،

از او طلب نیاز دارد،
 
آن ماه سفر کرده ی دیروز،

مرغیست خموش و ناز دارد.

باران به دلم غمی نشسته

من بال و پرم. ولی شکسته!
 
باران مه من چه حال دارد؟؟؟

این دل ز تو هم سوال دارد!

باران برِ من ببار باران

از او خبری بیار باران
 
آه ای دل ناصبور، صبری

عشق یعنی

t7189_love.jpg


عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی بوسه ای بر دست یار

عشق یعنی پا و دل دنبال تو

عشق یعنی هرچه دارم مال تو

عشق یعنی خال و ابروی کمان

عشق یعنی یک تیمم یک نماز

عشق یعنی تا ابد با من بمان




s6269_1.jpg


بی تو دنیا رنگی ندارد ، خنده با من انسی نداردکاش می شد بودی کنارم ، گرچه آهم سودی ندارد ،بوسه می دادی نغمه ام را ، چون که شعرم نائی ندارد

بوسه









q279_1.jpg






بوسه یعنی لذت دلدادگی / لذت از شب لذت از دیوانگی

بوسه آغازی برای ما شدن  / لحظه ای با دلبری تنها شدن

بوسه آتش می زند بر جسم و جان /  بوسه یعنی عشق من با من بمان . . .


یکی را دوست میدارم


ol05pzlh9fdnrllk633.jpg


*صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولی افسوس و صد افسوس
ز ابر تيره برقی جست
كه قاصد را ميان ره بسوزانيد
كنون وامانده از هر جا
دگر با خود كنم نجوا
يكی را دوست مي دارم
ولی افسوس او هرگز نميداند*

افسوس


zbb5xcolp9b05qi2qwzz.jpg





*يكی را دوست دارم

ولی افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميكنم شايد
بخواند از نگاه من
كه او را دوست مي دارم
ولی افسوس او هرگز نميداند*

*به برگ گل نوشتم من
تو را دوست می دارم
ولی افسوس او گل را
به زلف كودكی آويخت تا او را بخنداند*

بی تو خرابم


از عذاب بی تو بودن،در سکوت خود خرابم

دوری از صورت ماهت،هر نفس میده عذابم

خاطرات با تو بودن شب و روز میاد بخوابم

اینه آخرین کلامم ،بخدا بی تو خرابم